-
حرف تنهایی
دوشنبه 17 مهرماه سال 1391 18:15
حرف تنهایی را، حرف دلتنگی را به که تسلیم کنم؟ چه کسی می داند به چه می اندیشم؟ چه کسی می فهمد من پر از تشویشم؟ چه کسی با من دل خسته دمی از من گفت؟ چه کسی با من مطرود نشست؟ چه کسی حرف مرا، درد مرا لحظه ای باور کرد؟
-
گوگل
یکشنبه 16 مهرماه سال 1391 22:47
این کلمه رو در گوگل سرچ کنید... Google Gravity اولین سایتی که میاد رو باز کنید ؛ ببینید چه اتفاقی میافته... حالا جالب تر از این ؛ تو صفحه ای که باز میشه یه چیزی با حروف انگلیسی سرچ کنید ؛ ببینید چی میشه... (من خودم خوشم اومد , با نمک بود...)
-
سهراب
یکشنبه 16 مهرماه سال 1391 20:03
صبر کن سهراب گفته بودی قایقی خواهم ساخت قایقت جا دارد؟ من هم از همهمه اهل زمین دلگیرم!!
-
زندگی
چهارشنبه 12 مهرماه سال 1391 20:23
زندگی دفتری از خاطره هاست؛ یک نفر در دل شب، یک نفر در دل خاک، یک نفر همدم خوشبختی هاست یک نفر همسفر سختی هاست، چشم تا باز کنیم عمرمان می گذرد، ما همه رهگذریم؛ آنچه باقیست فقط خوبیهاست ...
-
پرودگارا
چهارشنبه 12 مهرماه سال 1391 20:15
پروردگارا داده هایت ، نداده هایت و گرفته هایت را شکر می گویم چون داده هایت نعمت ، نداده هایت حکمت و گرفته هایت امتحان است.
-
بهشت
پنجشنبه 6 مهرماه سال 1391 19:29
قطاری سمت خدا میرفت ، همه مردم سوار شدند ، وقتی به بهشت رسید همه پیاده شدند یادشان رفت مقصد خدا بود نه بهشت
-
خداوندا
پنجشنبه 30 شهریورماه سال 1391 18:48
خداونداکمکم کن تا زودتر ببخشم دیرتر برنجم بیشتر بیاندیشم کمتر قضاوت کنم بیشتر گوش کنم کمتر حرف بزنم بیشتردل روشاد کنم کمتردل رو بشکنم بیشترشادی کنم کمتر غمگین باشم
-
دلتنگی
چهارشنبه 29 شهریورماه سال 1391 12:34
به دلتنگی هایمـــ دست نزن می شکند بغضــمـــــ یک وقت !! آنگاه غرقـــــ می شوی در سیلابـــــ اشکهایی که بهانه ی روانــــــ شدنش هستی !! . . .
-
دوستان
چهارشنبه 29 شهریورماه سال 1391 12:29
دوستان تایپیک ها به صورت اتفاقی انتخاب میشوند انتخاب یک نوشته دلیل بر برتری دیگر نوشته ها نیست
-
عجیبه ها
سهشنبه 28 شهریورماه سال 1391 10:46
به گیله مرد میگم : عجیبه ها ، گاهی نیم ساعت دیرتر از خواب بیدار میشی ، ولی یک ساعت و نیم دیرتر میرسی سر کارت ... گیله مرد لبخندی زد و گفت : دوست من ، همیشه بین جرم و مجازات تناسب وجود داره ، ولی گاهی نه اون تناسبی که ما توی ذهن داریم ... گاهی یک لحظه اشتباه میکنیم، ولی یک روز، یک ماه ، یک سال و یا حتی یک عمر چوبش رو...
-
راهب
دوشنبه 27 شهریورماه سال 1391 08:35
راهبی کنار جاده نشسته بود و با چشمان بسته در حال تفکر بود. ناگهان تمرکزش با صدای گوش خراش یک جنگجوی سامورایی به هم خورد:« پیرمرد، بهشت و جهنم را به من نشان بده!» راهب به سامورایی نگاهی کرد و لبخندی زد. سامورایی از این که می دید راهب بی توجه به شمشیرش فقط به او لبخند می زند، برآشفته شد، شمشیرش را بالا برد تا گردن راهب...
-
خوشبختی ما
شنبه 25 شهریورماه سال 1391 09:53
خوشبختی ما در سه جمله است : تجربه از دیروز، استفاده از امروز، امید به فردا ولی حیف که ما با سه جمله دیگر زندگی مان را تباه می کنیم :حسرت دیروز، اتلاف امروز، ترس از فردا
-
آدم
جمعه 24 شهریورماه سال 1391 11:24
آدما مثل عکس هستن ؛ زیادی که بزرگشون کنی ، کیفیتشون میاد پایین .
-
سر نوشت حقیقت
پنجشنبه 23 شهریورماه سال 1391 09:21
سرنوشت حقیقت... روزی دروغ به حقیقت گفت : مــــیل داری با هم به دریـــا برویم و شنـــا کنیم ، حقیقــت ساده لــوح پذیرفت و گول خورد . آن دو با هم به کنار ساحل رفتند ، وقتی به ساحل رسیدند حقیقت لباسهایش را در آورد . دروغ حیلــــه گـــر لباسهای او را پوشید و رفت . از آن روز همیشه حقیقت عــــریان و زشت است ، اما دروغ در...
-
به چه جرمی
پنجشنبه 23 شهریورماه سال 1391 09:15
دستام بوی خاک میداد... به جرم چیدن گل ، منو به دار آویختند اما هیچکس نگفت شاید گلی کاشته باشم ...!
-
کچل
چهارشنبه 22 شهریورماه سال 1391 16:32
کچل باشی، بری بالای شهر میگن مد روزه، بری مرکز شهر میگن سربازی، بری پایین شهر میگن زندانی بودی، این همه تفاوت توی شعاع 20 کیلومتر...!!!
-
خدایا
چهارشنبه 22 شهریورماه سال 1391 16:20
خدایا........ با تو می گویم حرفهایم را... دلتنگیهای وجودم را... و آشفتگیهای درونم را.... خدایا........ قلب مترسک تنها را دریاب... می دانم همین نزدیکیهای تو! و من بی فرجام چنان دورم از تو که گاهی نامت را نمی دانم!
-
خدا
سهشنبه 21 شهریورماه سال 1391 12:34
دانشجویی به استادش گفت: استاد! اگر شما خدا را به من نشان بدهید عبادتش می کنم و تا وقتی خدا را نبینم او را عبادت نمی کنم. استاد به انتهای کلاس رفت و به آن دانشجو گفت: آیا مرا می بینی؟ دانشجو پاسخ داد: نه استاد! وقتی پشت من به شما باشد مسلما شما را نمی بینم. استاد کنار او رفت و نگاهی به او کرد و گفت: تا وقتی به خدا پشت...
-
اموزنده
سهشنبه 21 شهریورماه سال 1391 12:09
-
حاتم طلایی
دوشنبه 20 شهریورماه سال 1391 14:50
حاتم طایی هیچگاه اسمش رو روی درخت یا سنگی حکاکی نکرد، او حتی با هیچ قلم ، مرکبی و رنگی اسمش رو روی در و دیوار کسی ننوشت ؛ ولی در کمال تعجب ، نامش دنیا رو پر کرده ! با جوهره محبت نامت را بر دلها بنگار؛ بگذار نیکویی نامت را زنده نگهدارد ...
-
الفبای زندگی
شنبه 18 شهریورماه سال 1391 12:02
از الفبای زندگی چه میدانیم ؟ از اشتیاقی که برای رسیدن به نهایت آرزوها داریم و بر اساس آن تلاش بی وقفهای را در مسیر پر فراز و نشیب زندگی بکار میبندیم تا آن را دریابیم ؟ دانستههای خود را از الفبای زندگی بنویسیم تا به خاطرمان باشد که عمری را صرف چه میکنیم…
-
جواب
شنبه 18 شهریورماه سال 1391 11:56
جواب سلام را با علیک بده ، جواب تشکر را با تواضع، جواب کینه را با گذشت، جواب بی مهری را با محبت، جواب ترس را با جرأت، جواب دروغ را با راستی، جواب دشمنی را با دوستی، جواب زشتی را به زیبایی، جواب توهم را به روشنی ، جواب خشم را به صبوری، جواب سرد را به گرمی، جواب نامردی را با مردانگی،
-
نکته های اموزنده
جمعه 17 شهریورماه سال 1391 10:34
سعی نکن متفاوت باشی فقط خوب باش خوب بودن به اندازه کافی متفاوت هست!!!
-
نکته های اموزنده
جمعه 17 شهریورماه سال 1391 10:32
خیانت یک اشتباه نیست درستترین اتفاق در یک رابطهٔ اشتباه است تفاهم به معنای درک کردن نیست بلکه به معنای توانایی تحمل تفاوت هاست . . . همیشه یادمون باشه که نگفته ها رو میتونیم بگیم اما گفته ها رو نمى تونیم پس بگیریم...
-
خنده
چهارشنبه 15 شهریورماه سال 1391 15:34
-
لبخند
چهارشنبه 15 شهریورماه سال 1391 12:25
اگر نتوانید لبخند بزنید؛ مانند کسی هستید که میلیونها پول در بانک دارد ولی دفترچه چک ندارد ...
-
تنها
چهارشنبه 15 شهریورماه سال 1391 11:54
-
نام فرزند
سهشنبه 14 شهریورماه سال 1391 11:30
چند سال بود ازدواج کرده بودند ولی صاحب اولاد نمی شدند ... روزی با خدای خودش خلوت کرد و اشک تو چشماش جمع شد ... نذر کرد اگر صاحب فرزندی شد اسمش رو علی یا زهرا انتخاب کنه ... *** سال بعد خونه شون از صدای یک دختربچه زیبا پر شده بود ... بله خدای مهربون به هرکس که بخواد عطا میکنه ... تو دفتر ثبت احوال، شناسنامه به اسم زهرا...
-
دوست داشتن
سهشنبه 14 شهریورماه سال 1391 11:03
گاهی فکر میکنیم باید کاری بزرگ و شایسته برای دوستان و کسانی که دوستشان داریم انجام دهیم؛ ولی چون در توانمان نیست ، از خود ناامید و دلخور میشویم . ولی باید به نکته ای توجه کرد : باران بزرگترین و زیباترین هدیه آسمان به زمین است ولی از قطرات کوچک و ناچیز آب تشکیل شده است . تکرار باران گونه ی محبت هایِ بسیار بسیار کوچک ما...
-
زندگی
دوشنبه 13 شهریورماه سال 1391 14:16
زندگی باور میخواهد آن هم از جنس امید... که اگر سختی راه، به تو یک سیلی زد... یک امید از ته قلب به تو گوید... که خدا هست هنوز...!