حرف تنهایی


حرف تنهایی را، حرف دلتنگی را

به که تسلیم کنم؟

چه کسی می داند به چه می اندیشم؟

چه کسی می فهمد من پر از تشویشم؟

چه کسی با من دل خسته دمی از من گفت؟

چه کسی با من مطرود نشست؟

چه کسی حرف مرا، درد مرا

لحظه ای باور کرد؟

نظرات 1 + ارسال نظر
ایلیا پنج‌شنبه 20 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:27 ق.ظ http://ghalbezakhmi.blogsky.com

گاهی دلت از سن و سالت می گیرد
میخواهی کودک باشی

کودک به هر بهانه ای به آغوش غمخواری پناه می برد
و آسوده اشک می ریزد
بزرگ که باشی

باید بغض های زیادی را بی صدا دفن کنی ..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد